تنهایی

بدون شرح

تنهایی

بدون شرح

خداحافظ همین حالا...

 

وای مرسی دل نوشته هات خیلی قشنگه،دستت درد نکنه ببخشید از بس خوشم امد یادم رفت سلام کنم
سلام... سلامی که یکم بوی خداحافظی میده...
آره... خداحافظی ... خداحافظی از جمع شما... تازه داشتم بهتون عادت میکردم ، ولی چاره چیه باید برم ...
کوله بارم رو بستم ... عازم سفرم ... سفر به چزابه ...
بابا حالا نمیخواد گریه کنید.. شاید خدا خواست برگشتم....
خوب دیگه چی میشه کرد این گوسفندی که دم خونه همه بع بع میکنه.میدونی  سال 85 رو هیچ وقت فراموش نمیکنم.
تنها سالی بود که احساس کردم دارم زندگی میکنم.تنها سالی بود که از اطرافیانم چیزی یاد گرفتم
اومدم از همه خداحافظی کنم و برم ... همه اونایی که خیلی ازشون دور بودم ولی مثل نزدیک ترین کسام بودن...
همه اونایی که خیلی بهم نزدیک بودن ولی .......
فقط یادتون باشه ...خودم که نمیتونم عمل کنم.ولی شماهابا هر کسی مثل خودش رفتار کنین.محبت رو با محبت..دوست داشتن رو با دوست داشتن..خوبی رو با خوبی و حتی بدی رو با بدی جواب بدین.
من که خودم هیچ وقت نمی تونم این رو عملی کنم چون فکرمیکنم خیلی سخته بخوای بدی کسی رو با بدی جواب بدی.
فکر میکنم اگه بدی رو با خوبی جواب بدی بهتر باشه .البته همه مثل هم فکر نمی کنن.ولی شما انجام بدین حتمآ نتیجه ی خوبش رو میبینین.
با هر کس مثل خودش رفتار کنین.
بچه ها یه رازو واستون بگم.این چند روزه به اندازه ی تمومه تنهاییام به اندازه ی تموم دل تنگیام از خودم حالم بهم خورد.
میدونین چرا؟واسه اینکه هرچی خودمو نگاه میکنم هیچ کمبودی نمیبینم ولی اصلآ از زندگی لذت نمیبرم.همیشه همین طوری بوده 21 خزونه که من اینجوریم.

همش تنهایی.همش غصه.همش دلتنگی... .آدمه دیگه دلت می خواد یه نفر روپیدا کنی باهاش حرف بزنی..یکی که جونتو واسش بزاری ولی فقط از تنهایی درت بیاره.

ولی حالا اگه خدا بخواد غمامُ تنهاییام میخوان تموم شن.
 یه معذرت خواهیم بده کارم واسه اینکه نظرهاتونو من تایید نمیکردم.آخه میدونید من این وبلاگ واسه کسی که خیلی دوسش دارم درست کردم.
و فقط نظرهای اون تایید میکنم.البته این آخرا هم که دیگه اطلآ نظر نمی زاشتین.
تو این مدت خیلی از آدمها رو شناختم ...دوست .... دشمن .... همدم... همراز... هم گریه ... بگذریم از این حرفها که اگه بخوام بگم شاید بشه صدتا کتاب ، که هر صفحه اش سوز دلم و هزار درد بی جواب.....
خلاصه.. بگذریم... از همه ممنونم که تو این مدت خیلی بهم کمک کردن تا تلخترین و شیرین ترین تجربه های زندگیم را حس کنم .....
از همه اینا که بگذریم یکی هست که واقعا از ته دلم دوستش دارم ....همونی که همیشه و همه جا باهام بود ... من خیلی بدی بهش کردم ولی از همه بدیهام گذشت..... ترکش کردم ولی اون هیچ وقت تنهام نذاشت ...
آره... منظورم خدای بی همتاست... خدایی که به درگاهش همه گناهکاریم ولی همه رو میبخشه...
خدایی که همیشه و همه جا بهم کمک کرده ولی من کور بودم و هیچ کدوم رو ندیدم....  ...
به همون خداوندیش قسم هیچ دستی که به سمتش دراز شده رو خالی برنمیگردونه...شاید بعضی ها بگن " من که هرچی خواستم بهم نداده" ...این عده از آدمها تو زندگیشون غرق شدن و چشماشونو بستن ..هیچی رو نمیبینن ...
یه لحظه چشماتو باز کن ... چی بهت نداده ... همه چی داده  ولی ما خودمونیم که نتونستیم بگیریم ، یا اگر هم گرفته باشیم عرضه نگه داشتنش رو نداشتیم ....
خود من ... به جرأت میتونم بگم هیچ وقت ازش چیزی نخواستم.ولی چند وقته دارم ازش یه چیزه بزرگ رو می خوام... عاجزانه ازش می خوام ..
 چه شبها که به خاطرش اشک میریزم،و باز هم خواهم ریخت ...
شاید صدامو بشنو  بهم لطف کنه و اون بهم بده ...........

نمیخوام زیاد سرتون رو درد بیارم ... فقط میخوام مثل یه دوست کوچیک یه حرفی بزنم .. اونم اینکه ، هیچ وقت و هیچ جا خدا رو از یاد نبرید که خیلی ضرر میبینید ....
با توکل به خدا کاراتونو انجام بدین.تو تمومه کارا با نیت پاک قدم بردارید.با یه قلب پاک و با خلوص نیت.
شاید امروزه با نیت پاکم بخوای کاری انجام بدی به چشم نیاد.ولی حداقل خود آدم دلش قرصه که نیتش پاکه و میتونه از خدا کمک بخواد
در آخر هم اینارو بگم و برم :


خدا رو میخوام نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام
خدا رو میخوام نه واسه مشکل و حل غصه هام
خدا رو دوست دارم نه واسه جهنم و بهشت
خدا رو میخوام اما نه واسه زیبا و زشت
خدا رو میخوام نه واسه خودم که باشم یا برم
خدا رو میخوام نه واسه روزهای تلخ آخرم
خدا رو میخوام نه واسه سکه یا سکو و مقام
خدا رو میخوام که فقط تورو نگه داره برام
خدا رو دوست دارم واسه اینکه تورو بهم داده
خدا رو دوست دارم چون عاشق بودن رو یادم داده
خدا رو دوست دارم چون عاشقها رو خیلی دوست داره
خدا رو دوست دارم چون عاشقو تنها نمیذاره
خدا رو دوست دارم واسه اینکه هواسش با منه
خدا رو دوست دارم آخه همیشه لبخند میزنه
خدا رو دوست دارم واسه اینکه من  تو با همیم
خدا رو دوست دارم  که میدونه ماعاشق همیم

البته بیت آخرش نمی دنم شاید بگی *اشتباه میکنی*

فکر کنم این آخرین پستی باشه که در سال85 گذاشتم.همین جااز ساله 85 هم خداحافظی میکنم خیلی سال خوبی بود.و برایه همه ی دوستایه گلم بخصوص
جوجویه قشنگم که تمومه زندگیمه سال خوبی رو آرزو میکنم.امید وارم که ساله 86 سال پر برکتی باشه پر از لحظه هایه شیرین.
پر باشه از اتفاقایه خوب..میدونی که کدوم اتفاقارو میگم...

بازم ببخشید پر حرفی کردم چند روزی بود که باخودم هم حرف نزده بودم.الان سبک شدم.

حلال کنین...

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد