تنهایی

بدون شرح

تنهایی

بدون شرح

قصه عشق .

من تموم قصه هام قصه توست اگه غمگینه اون از غصه توست
یه دفعه مثل یه آهو توی صحراها رمیدی
بس که چشم تو قشنگ بود گله گرگ رو ندیدی
دل نبود توی دلم تو رو گرگها نبینن
اونا با دندونای تیز به کمینت نشینن
الهی من فدای تو چیکار کنم برای تو
اگه توی این بیابونا خاری بره به پای تو
یه دفعه مثل پرنده قفس عشق رو شکستی
پر زدی تو آسمونا رفتی اون دورا نشستی
دل نبود توی دلم گم نشی تو کوچه باغا
غروبا که تاریکه نریزن سرت کلاغا
نخوره سنگی به بالت پرت نشه فکرو خیالت
من تموم قصه هام قصه توست اگه غمگینه اون از غصه توست
یه دفعه مثل یه گل رفتی تو دست خزون
سیل بارون و تگرگ میومد از آسمون
بردمت تو گلخونه که نریزه رو سرت
که یه وقت خیس نشه یخ کنه بال و پرت
نشکنی زیر تگرگ نریزه از تو یه برگ
من تموم قصه هام قصه توست اگه غمگینه اون از غصه توست
یه دفعه مثل یه شمع داشتی خاموش میشدی
اگه پروانه نبود تو فراموش میشدی
آره پروانه شدم تا پرام سوخته شه
تا آتیش دل تو به دلم دوخته شه
که بسوزه پرو بالم که راحت بشه خیالم
دارم از تو مینویسم تو غم داره نگات
اگه دوست داشتی بگو تا بازم بگم برات
اینقدر میگم تا خسته شم با عشق تو شکسته شم
من تموم قصه هام قصه توست اگه غمگینه اون از غصه توست

به یاد تو روزی هزار بارگوش میکنم جوجویه قشنگم.

چیزی نمونده بیای 

 

  ... و تو                      نمی دانی

 

     در این

 

    شبهای تنهایی

 

   من چگونه                 تو را

 

    و تنها تو را                                     می خوانم 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد